نورالدین زرین کلک 20 فروردین 1316 در مشهد متولد شد.
او دبیرستان را در تهران تمام کرد و در سال 1334 وارد دانشگاه تهران شد. در سال 1340 دکترای داروسازی اش را میگیرد و با درجه ستوانی در بهداری ارتش مشغول کار میشود.
او خوشنویسی و نقاشی را نزد پدر آغاز کرد و به موازات تحصیلات رسمی در کلاس های هنرستان کمال الملک شرکت کرد و از محضر استادانی چون محمود اولیاء، محمدعلی زاویه و محمد مهردان بهره مند شد.
در 12 سالگی اولین کار گرافیکی اش روی کتاب قصه ای چاپ شد و در 16 سالگی با کاریکاتورهای سیاسی پا به دنیای مطبوعات گذاشت.
در سال 1335 در کنکور دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد اما مقررات نظام مانع ورود او شد.
از سال 40 تا 50 را به مصور کردن کتاب های درسی و کتاب های جیبی گذراند و سپس به دعوت کانون پرورش فکری به بلژیک رفت تا فیلمسازی پویانمایی را بیاموزد.
در سال 53 اولین مدرسه پویانمایی را در ایران تاسیس کرد و سه سال بعد رشته پویانمایی را در دانشگاه فارابی (دانشگاه هنر امروز) دایر کرد.
این هنرمند از همدورهای های فرشید مثقالی، علیاکبر صادقی، مرتضی ممیز و آراپیک باغداساریان است که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سبک و سیاق ساخت فیلمهای انیمیشن را متحول کردند.
او که قبل از فعالیت در کانون در موسسه انتشاراتی فرانکلین برای کتابهای درسی نقاشی میکشید، به پیشنهاد فیروز شیروانلو از همکاران موسسه فرانکلین، به کانون دعوت شد تا در واحد مصورسازی کتابهای کودک و نوجوان به کار بپردازد.
“کلاغها” نخستین کتابی بود که برای تصویرسازی به او سفارش داده شد.
برگزاری جشنواره کودکان و نوجوانان در اواخر دهه 1340، در ساماندهی به بخش امور سینمایی موثر واقع شد و پس از برگزاری نخستین جشنواره (1348) زرینکلک به بلژیک اعزام شد تا در آکادمی هنرهای زیبای شهر گان در رشته متحرکسازی آموزش ببیند.
وی در بلژیک دو فیلم وظیفه اول (1971) و زمین بازی با بوش (1971) را ساخت و پس از بازگشت به ایران (1351) در مرکز سینمایی کانون به کار مشغول شد.
هر دو فیلم جوایزی در جشنوارههای خارجی کسب کردند.
برای کانون فیلمهای اتل متل توتوله (1353)، تداعی (1353)، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه (1354)، امیرحمزه دلدار و گور دلگیر (1356)، چشم تنگ دنیادار (1361) و ابرقدرتها (1367) را ساخت.
بسیاری از این فیلمها جوایز عمدهای از جشنوارههای داخلی و خارجی گرفتند.
سندباد یکی از آخرین کارهای زرینکلک است که در هالیوود نیمه تمام رها شد و در آن سمت کارگردان هنری داشت.
پس از آن انیمیشن 17 دقیقه ای بود را ساخت و برای کتاب داستانهای ملانصرالدین تصویرسازی کرد.
به طور کلی فعالیت های این هنرمند در زمینه تحصیلات، ساخت فیلم، تالیفات و جوایزش به این شرح هستند:
تحصیلات:
دکتراى داروسازى (دانشگاه تهران) 1341
کارگردانى انیمیشن (آکادمى سلطنتى بلژیک) 1972
فیلم عروسکى (استودیو یرى ترونکا) 1975
فیلم ها:
وظیفه اول 1349
زمین بازى بابوش 1350
فیلیپو و قطارى از هنگ کنگ 1351
تداعى 1352
اتل متل 1352
رااهى به همسایه 1353
دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1354
امیر حمزه دلدار و گور دلگیر 1355
چشم تنگ دنیادار 1361
ابرقدرت ها 1365
سندباد 1987 تا 1991 (1366 تا 1370) ناتمام
مسکو 1999 (1378)
هویت 1999 (1378)
پود 1378
کتاب و سایر انتشارات:
کاریکاتور و تصویرسازى براى روزنامه ها و مجلات دهه 1330 تا 1340
کتاب هاى درسى ابتدائى (اول تا چهارم) 1340 تا 1348
چهارراه تمدن ها (بخش ایران) 1342
افسانه سیمرغ 1344
امیرحمزه صاحبقران و مهتر نسیم عیار 1346
کلاغ ها 1347
زال و سیمرغ 1351
قصه گل قالى 1352
قصه کرم ابریشم 1352
نوروزها و بادبادکها 1353
کورش شاه 1353
وقتى که من بچه بودم 1353
زال و رودابه 1354
افسانه هاى آسیائى 1355
اگر مىتوانستم 1361
آ اول الفباست 1365
کارخانه همه کاره 1368
از آب ها 1374
ملانصرالدین، امیر ارسلان، قصه هاى مثنوى، قلیه فیل و فنجان، در سازمان ملل.
سایر کوشش هاى هنرى:
عضو آسیفاى بین الملل از 1971 (1349)
عضو هیئت داوران فستیوال ها و جشنواره های ملی و بین المللی انیمیشن و تصویرسازی از 1351
موسس و مدرس اولین مدرسه انیمیشن ایران 1353
موسس و مدرس دانشکده انیمیشن (دانشگاه فارابى) 1356
بنیانگذار انجمن فیلمسازی انیمیشن ((آسیفا)) ایران: 1356
عضو هیئت مدیره انجمن جهانی فیلمسازان انیمیشن ((آسیفا)): 2000-1991
رئیس آسیفاى بین الملل از 2003 تا 2006
جوائز:
لوح افتخار آى بى بى واى ایران براى کتاب افسانه سیمرغ 1348
نشان بهترین کتاب سال یونسکوى ایران براى کتاب کلاغ ها 1349
نشان بهترین کتاب سال یونسکوى بین الملل (توکیو/ژاپن) براى کتاب کلاغ ها 1970
سیب طلائى بى ینال براتیسلاوا (چک تسلواکى) براى کتاب کلاغ ها 1971
جایزه براى مدارس فستیوال بین المللى فیلم آنسى (فرانسه) براى فیلم وظیفه اول 1971
جایزه کلودیت کپى فستیوال ملى فیلم بلژیک براى فیلم وظیفه اول 1971
نشان بهترین کتاب سال ((آى بى بى واى)) (شورای کتاب کودک ایران) براى کتاب وقتى که من بچه بودم 1354
دیپلم افتخار فستیوال بین المللى فیلم سان فرانسیسکو (آمریکا) براى فیلم تداعى 1975
جایزه بهترین سناریو فستیوال سالونیکى (یونان) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
لوح افتخار فستیوال بین المللى فیلم شیکاگو (آمریکا) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
جایزه نقره فستیوال بین المللى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
لوح سپاس فستیوال بین المللى فیلم قاهره (مصر) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
جایزه بهترین سناریو فستیوال بین المللى اوبرهاوزن (آلمان) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
دیپلم افتخار فستیوال بین المللى فیلم پاریس (فرانسه) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 1976
دیپلم افتخار فستیوال بین المللى فیلم جیفونى (ایتالیا) براى فیلم امیر حمزه دلدار و گور دلگیر 1978
دیپلم افتخار هانس کریستین آندرسن براى کوشش هاى عمرانه
لوح تقدیر نمایشگاه کتاب بولونیا (ایتالیا) براى کتاب آ اول الفباست 1987
جایزه ویژه هیات داوران جشنواره تهران براى فیلم ابر قدرت ها 1368
جایزه ویژه هیات داوران بى ینال بین المللى کتاب تهران براى کتاب ملا نصرالدین 1378
جایزه موزه ایلوستراسیون توکیو (ژاپن) براى کتاب ملا نصرالدین 2000
عنوان جواهر قرن (بیستم) از فستیوال بین المللى فیلم آنسى (فرانسه) براى فیلم دنیاى دیوانه دیوانه دیوانه 2000
منبع : همشهری آنلاین
حمید فرخنژاد تصویری از شخصیت خود در فیلم «سمفونی نهم» در اینستاگرام منتشر کرد.
«سمفونی نهم» فیلمی جدید از محمدرضا هنرمند با بازی حمید فرخنژاد است.
منبع : خبر آنلاین
اگر بین شما و همسرتان رابطه عاطفی و محبت قلبی برقرار است و در دیگر امور زندگی با هم تفاهم دارید و فقط خساست او شما را آزار می دهد باید توجه داشته باشید که خساست یک مشکل روان شناختی است و ریشه در ناامنی درونی افراد دارد.
زن جوان وقتی دید که شوهرش فقط 5 هزار تومان به او خرجی می دهد به دادگاه رفت و درخواست طلاق کرد، دیگر خسته شده ام همسرم مهربان است اما خرجی نمی دهد ، من شاغل هستم و تمام مخارجم را خودم می دهم هر وقت از همسرم پول می خواهم می گوید :”مگر خودت کار نمی کنی!” و… این ها شاید زبان دل خیلی از زنانی باشد که نالان از خساست های شوهرشان هستند…
آنها آرزو دارند که بدون آنکه درخواست های مادیشان را به زبان آورند همسرشان خود مختار وظیفه ی نفقه دادن را برعهده بگیرد اما این آرزو به دلشان مانده است اما قبل از اینکه زود درباره خساست همسرتان قضاوت کنید کمی هم روی خودتان تمرکز کنید شاید واقعا همسرتان خسیس نیست و این شما هستید که متوقعید اگر مطئن شدید که توقعات شما بی جا و غیر منطقی نیست پس حق با شماست لذا برای رفتار با شوهرانی که بار اقتصادی خانواده بر دوش آن هاست ولی اصلاً خرج کردن به مذاق شان خوش نمی آید، توصیه می شود این مطلب را بخوانید.
حالت اول: اگر بین شما و همسرتان رابطه عاطفی و محبت قلبی برقرار است و در دیگر امور زندگی با هم تفاهم دارید و فقط خساست او شما را آزار می دهد باید توجه داشته باشید که خساست یک مشکل روان شناختی است و ریشه در ناامنی درونی افراد دارد. هر فردی در زندگی به هویتی برای خود نیاز دارد. برای بعضی از افراد پول و دارایی تکیه گاه هویتی به حساب می آید. طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث میشود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل باشد.
چنانچه آن را از دست بدهند، دچار احساس ناامنی و اضطراب خواهند شد. به همین دلیل خرج کردن پول برای آن ها به معنای از دست دادن هویت و ابتلا به نیستی است. این اشخاص با جمع کردن و حفظ افراطی و بیمار گونه پول در اصل سعی دارند امنیت و آرامش روانی خود را حفظ کنند.
برای این عده پول و دارایی ملاک شأن و منزلت است. به خصوص در جامعه ای که ثروت یکی از مهم ترین ملاک های ارزش گذاری اجتماعی افراد محسوب شود. این سخن به این معناست که پول بیشتر برای فرد مساوی با منزلت و احترام بیشتر است؛ بنابراین کسی که دچار این مشکل روان شناختی است پول خرج کردن برایش به معنای از دست رفتن احترام و ارزشمندی است. نکته مهمی که در این جا باید به آن توجه کرد این است که همسرتان به احتمال زیاد نسبت به شما بی توجه نیست بلکه از یک ضعف شخصیتی رنج می برد و اشتباه است که انتظار داشته باشید به این راحتی امنیت، هویت و احترام خواهی خود را کنار بگذارد و ملاک ارزشمندی خود یعنی پولش را دائم خرج کند. در این باره هر قدر تلاش کنید به نتیجه دلخواه نخواهید رسید و تنها عایدی شما دعوا، ناکامی، فاصله و خستگی خواهد بود.
نرسیدن به بلوغ عاطفی مانع موفقیت در زندگی
حالت دوم: اگر ارتباط شما و همسرتان در دیگر زمینه های زندگی نیز نامناسب و تیره است، این می تواند نشانه ای از وجود مشکلات وسیع تر در رابطه شما با همسرتان باشد. در چنین مواردی همه اعضای خانواده به بررسی همه جانبه و تغییر در روابط خود نیاز دارند تا با تعیین مجدد جایگاه و مسئولیت های هر فرد مرزهای جدیدی در خانواده شکل گیرد. چرا که اگر یکی از زوجین رشد عاطفی لازم را کسب نکرده و به بلوغ و پختگی لازم دست نیافته باشد، در زندگی مشترک موفق نخواهد بود.
اگر همسرتان از قبول مسئولیت های خود در زندگی مشترک طفره می رود و خشم حاصل از اختلافات در دیگر موارد زندگی تان را به این صورت بروز می دهد بهتر است به ریشه یابی مشکل او بپردازید. اگر صاحب فرزند هستید می توانید به همراه آن ها با طلب کردن خواسته ها البته با محبت و تشویق، او را وادار کنید جایگاه و مسئولیت خود را در خانواده پیدا کند و با ایجاد فضای مناسب برای گفت وگو همراه با ابراز صحیح عواطف به یکدیگر کمک کنید و اجازه ندهید که هیجانات سرکوب شده، زندگی تان را تخریب کند.
– از نظر یک فرد خسیس، هر خریدی غیر ضروری است.
حتی ممکن است اگر قرار باشد هدیهای برای سالگرد ازدواج و یا تولد شما برایتان تهیه کند، ترجیح بدهد آن را به صورت نقدی پرداخت کند البته از شما هم بخواهد تا بجای خرج کردن، آن پول را پسانداز کنید زیرا یک فرد خسیس خرید هر چیز را غیرضروری میداند پس توقع نداشته باشید که دستهگل برایتان بخرد بلکه درک کنید.این خرج نکردنها به معنی دوست نداشتن شما نبوده بلکه یک عادت رفتاری است.
– وقتی قصد دارید چیزی را بخرید، حتماً با او مشورت کنید.
اگر به صورت انتحاری خرید کنید و بعد به او خبر بدهید، احتمالاً با رفتار بسیار نامناسب او روبه رو خواهید شد. فکر نکنید با تکرار این کار، عادت میکند .سعی کنید در مواقع آرامش، نیازتان را به داشتن و خرید آن وسیله با جملات منطقی بیان کنید. باید او راتوجیه کنید که واقعاً نیازمند داشتن آن وسیله هستید.
توقع نداشته باشید اگر به دنبال تغییر مبلمان منزل هستید تنها به این علت که رنگ آن تکراری شده و یا خواهرتان مبلمانش را عوض کرده، همسر شما بپذیرد.
اگر شما فکر میکنید که همسرتان خسیس است در واقع نوعی بیماری روحی را به او نسبت میدهید که عوارض خاص خود را دارد و زندگی عادی را تاحدی مختل میکند.
اینکه شما بگویید فلان مبل را بخریم و همسرتان بگوید: گران است، دلیل بر خساست او نیست بلکه انسان خسیس امکانات و رفاه را بر خود و خانوادهاش حرام کرده و هر چه به دست میآورد برای روز مبادا میگذارد. در حقیقت چنین انسان هایی زندگی نمیکنند بلکه فقط پول جمع میکنند.
گاهی برخی برای مخارجشان اولویتبندی میکنند، مثلاً ترجیح میدهند درآمدشان را در سفر خرج کنند تا خرید لباس! اگر اولویت شما و همسرتان فرق کند، ممکن است گمان کنید او خسیس است زیرا وقتی میخواهید پولی را هزینه کنید او مخالفت میکند اما دلیل مخالفتش خرج کردن پول به نوعی دیگر است. اگر چنین باشد شما باید به دنبال رسیدن به تفاهم بر سر نوع خرج کردن باشید.
در بسیاری از مواقع که همسران از خساست طرف مقابل شکایت دارند، در حقیقت تفاوت آنها در اولویتبندی مخارج باعث شده است تا چنین فکری داشته باشند.
این مشکل، خساست همسر، بیشتر توسط خانمها بیان میشود ودر خانمهای خانهدار که محل تأمین کلیه نیازهایشان، همسرشان است، خیلی شدیدتر به چشم میآید.
اما اگر شما هم از آن دسته افرادی هستیدکه همسرتان واقعاً خسیس است و این ویژگی به صورت یک مشکل آزار دهنده، آرامش زندگیتان را به هدر داده است، برایتان چند پیشنهاد داریم:
– طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث میشود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل باشد.
برای خریدهای شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرونرفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع بدهیم تا احساس کنارگذاشتهشدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.
– مقابله به مثل نکنیم؛ این مقابله هیچ اثری جز تکرار رفتارهای نامطلوب او ندارد. حتی این رفتارها میتواند با شدت بیشتری تکرار شود.
– پیش از خرید هر وسیلهای برای منزل با همسرمان مشورت کنیم. با وجود اختلافنظر، مشورتکردن ضروری است تا پس از خرید با لجبازی او روبهرو نشویم. به این ترتیب، مانع از جنجال شده و زمینهسازی کردهایم.
– برای خریدهای شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرونرفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع بدهیم تا احساس کنارگذاشتهشدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.
– بعضی افراد مبتلا به خساست، تلاش میکنند تا این صفت نامناسب را اصلاح کنند. در این صورت با درک مشکلشان و تلاشی که برای ترک این صفت میکنند، به آنها کمک کنیم.
– فراموش نکنیم نباید این افراد را مسخره کنیم یا دائم از آنها ایراد بگیریم. کنارشان باشیم تا با کمک هم به تدریج بر مشکل غلبه کنیم.
– زمانی که از رفتار همسرمان غمگین و عصبی میشویم، ناراحتیمان را ابراز کنیم؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضیح بدهیم که از رفتارهای او ناراحت میشویم و خجالت میکشیم. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.
– اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم. فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده پدر یا مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. فقط دفعه بعد طوری رفتار کن که با سرزنش او روبهرو نشوی.
– افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه میکنند؛ بنابراین به جای دلخورشدن یا مسخرهکردن همسرمان از او تشکر کنیم. همین که او هزینهای را بابت خرید چیزی پرداخت کرده، کافی است. تشکر ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است.
– برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنیم تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.
– با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنیم؛ این راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.
– از روانپزشک، روانشناس یا مشاور کمک بگیریم.
منبع : سلامت نیوز
موضوع حمایت از سلامت مردم، تا قبل از دولت یازدهم، آنطور که باید و شاید به درستی مورد توجه متولیان امر قرار نداشت.اما با اجرای طرح تحول سلامت در دولت یازدهم، شرایط عوض شد.
به گزارش پزشکین به نقل از مهر؛ «تصمیم ما بر این است که نظام سلامت را متحول کنیم». این جمله صحبت رئیس جمهوری در آغاز دولت یازدهم بود. جملهای که در دولتهای پیشین به آن کمتر اشاره شده بود و وقتی با قاطعیت از سوی مقام اول دولت مطرح و تصمیم گرفته شد که در سطح کشور اجرایی شود، کسی باور نمیکرد که با این حجم از رضایت مردمی روبرو شود. رضایتی که به سختی به دست آمد و اگر حمایت و همراهی بیمهها نبود، قطعا با شکست روبرو میشد.
نقش بیمه همواره به عنوان یکی از نقشهای اصلی و کلیدی در کشور محسوب شده بطوریکه این نقش به خصوص در حوزه سلامت بیش از هر مسئلهای حائز اهمیت است. در طی سالهای گذشته همزمان با اجرای طرح تحول سلامت، بیمه سلامت ایران نیز پابه پای این طرح حرکت کرد تا تصمیم مهم دولت یازدهم محقق شود چرا که پیش از این ،حوزه درمان در کشور در وضعیت نابسامانی قرار داشت. بیماران یا توان پرداخت هزینههای درمان را نداشتند و یا به دلیل هزینههای سنگین درمانشان، به زیر خط فقر میرفتند.
تحولی که قرار بود در حوزه سلامت رخ دهد به قدری حائز اهمیت بود که حتی رهبر انقلاب (مدظله العالی) نیز بارها در سخنانشان تاکید کردند «ما میخواهیم اگر در خانوادهای کسی مریض شد، آن خانواده بیش از رنج مریضداری رنج دیگری نداشته باشد.» اگرچه بیمه سلامت ایران تا پیش از این با نام بیمه خدمات درمانی اقداماتی در حوزه درمان آغاز کرده بود ولی از سال 91 با تغییر نام آن هدفهای دیگری برای این سازمان در نظر گرفته شد تا علاوه بر برطرف کردن نابسامانیهای موجود در حوزه درمان، با طرح تحول سلامت نیز همراهی کند.
ارتقاء سطح کیفیت و ارائه خدمات سلامت ، کاهش پرداخت از جیب بیمه شدگان، رفع همپوشانی بیمهای و بسط و گسترش برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در سراسر کشور و از همه مهمتر تجمیع بیمههای درمان از اهداف بلند مدتی بود که برای این سازمان در نظر گرفته شده بود تا همه از خدمات یکسان درمان برخوردار شوند. هدفی که باید گفت به نوعی در طرح تحول سلامت نیز در قالب دیگری برای حمایت از بیماران وجود داشت.
همزمان با اجرای طرح تحول سلامت، حدود 11 میلیون نفر از افراد فاقد پوشش بیمه، تحت پوشش سازمان بیمه سلامت ایران قرار گرفتند. پس از این اقدامات دیگر از نابسامانیهای موجود خبری نبود و مردم از اینکه بخش قابل توجهی از مشکلاتشان در مراکز درمانی رفع شده بود و از همه مهمتر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند، بسیار راضی بودند.
دیگر شباهت بیمه سلامت ایران با طرح تحول نظام سلامت حمایت از اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه بود. بسیاری از بیماران که هزینه درمانشان را به سختی فراهم کرده بودند با پوشش بیمهای به صورت رایگان و یا با کمترین هزینه خدمت دریافت کرده و از این اقدام راضی بوده و امیدوارند دیگر هیچ وقت به شرایط گذشته بازنگردند. حال خانوادههای بیماران صعب العلاج برای تهیه دارو و هزینههای درمان خیال شان آسودهتر و مشکلات شان نیز کمتر شده است و دیگر کسی به دلیل هزینههای درمان به زیرخط نمی رود.
اکنون 41 میلیون نفر تحت پوشش خدمات بیمه سلامت هستند که بیشترین جمعیت در صندوق بیمه سلامت روستاییان بالغ بر 22 میلیون نفر و کمترین مربوط به بیمه سایر اقشار و ایرانیان است. در مجموع 34 میلیون نفر از 41 میلیون بیمه شده سازمان بیمه سلامت ایران، جدای از محرومین و مشمولین تحت پوشش کمیته امداد، از بیمه رایگان برخوردار هستند.
با وجود اقدامات موثری که در سازمان بیمه سلامت ایران انجام شده است اما این سازمان هنوز در نیمه راه است و علاوه بر اجرای ماموریتهای گذشته باید دیگر اهداف خود را هم دنبال کند که همراهی با طرح تحول سلامت یکی از این اهداف است که این سازمان طی سالهای اخیر ثابت کرده است که همراه خوبی برای این طرح بوده و در نیمه راه آن را رها نکرده است.
حالا چشم امید مردم و سازمان بیمه سلامت ایران به مجلس و دولت است تا با تصویب 7 هزار و 500 میلیارد تومان در پایان سال نوید بخش پایان بدهیهای این سازمان و حمایت بیشتر از بیماران به خصوص از بیماران خاص باشند و این سازمان را در نیمه راه رها نکنند.